مریم سعادت: مادر من عاشق فوتبال و پرسپولیس بود و نفهمیدم چرا خودم پرسپولیسی هستم
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۱۷۴۵۰
مهسا بهادری: حالا دیگر پرویز دهداری را میشناسیم و میدانیم سیروس قایقران و جواد زرینچه و احمدرضا عابدزاده و کریم باقری و دیگران به واسطه چه کسی وارد تیم ملی شدند. میدانیم اخلاق ورزشکاری چیست و شخصیت یک انسان چقدر در پیشبرد یک تیم کمک میکند. میدانیم که در هشتم اسفند ۱۳۶۵ در بحبوحه هشت سال دفاع مقدس و توپ و تانک ایران چگونه توانست با نتیجه دو بر یک بازی را از کویت ببرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این فیلم مریم سعادت نقش همسر پرویز خان را بر عهده دارد که به بهانه همین ماجرا به گفتوگو با این هنرمند پرداختیم که در ادامه میخوانید.
مهمترین ویژگی «پرویز خان» که باعث شد حضور در این اثر را بپذیرید چیست؟
مهمترین ویژگی این فیلم برای من این بود که کاراکترها واقعی بودند. البته من آنها را ندیده بودم و ای کاش که فرصتی پیش میآمد تا آقای دهداری و همسرش را میدیدم. سعی کردم در ایفای این نقش حرف گوش کنم و به وظیفهام عمل کنم و به نقش نزدیک شوم. ضمن این که بازی در این نقش و فیلم برای من بسیار جذاب بود. نقش خیلی اهمیت دارد که دوست داشته باشم و فرقی نمیکند که تلویزیونی باشد با سینمایی و حوزه کودک باشد یا بزرگسال، کیفیت نقش برای من اهمیت دارد و نقشی که در سریال «پرویز خان» داشتم، فوقالعاده برایم جذاب بود.
مطمئن هستم که فیلم سینمایی «پرویز خان» با استقبال مخاطبان مواجه خواهد شد نه به خاطر بازی من بلکه قصه جذابی که زندگی پرویز دهیاری داشته است که بسیار انسان شریفی بوده و فیلم هم فیلم شریفی است.
خود شما چقدر اهل فوتبال هستید؟
من در خانواده فوتبالی به دنیا آمدم و خانواده مخصوصا مادرم خیلی اهل فوتبال بود و بیشتر هم طرفدار تیم پرسپولیس بود. از بچگی که چشم باز کردم فوتبال دیدم و همیشه فکر میکردم چون مادرم طرفدار پرسپولیس است من هم باید پرسپولیسی باشم نمیدام چرا ولی از کودکی تا الان از برد پرسپولیس خوشحال میشوم.
شما که داستان زندگی این فرد را میدانید، تا چه اندازه در بیان شخصیت ایشان صداقت وجود دارد؟
فیلم سراسر صداقت بود و به نظرم جای آثار ورزشی و زندگی آدمهای بزرگ ایران در سینما خالی است و نمایش زندگی چنین بزرگانی واجب است تا همه با زندگی و شخصیت این قهرمانان آشنا شوند. هنوز هستند مردمانی که پرویز دهیاری را نمیشناسند و امیدوارم فیلم سینمایی «پرویز خان» سکوی پرتابی برای ساخت چنین فیلمهایی در سینمای ایران باشد.
فکر میکنید تا چه اندازه جای آثار سینمایی و اقتباسی در سینمای ما خالی است ؟
جای فیلمهای سینمایی ورزشی در سینمای ما بسیار خالی است ولی به نظر من ساخت آثاری درباره زندگی بزرگان این مملکت و درباره آدمهای بزرگی که وجود داشتند و در رشته و کار خود بسیار پیشرو و تاثیرگذار بودند، بینهایت خالی است و حتی مردم هم آنها را نمیشناسند، مردم، پرویز دهداری را حتی نمیشناسند، یک بلواری است به نام دهداری و حتی مردم نمیدانند که این بلوار بخاطر پرویز دهداری به این نام نامگذاری شده است، کاش این مدل فیلمها برای آگاهی بیشتر مردم ساخته شود، به خصوص که این فرد آدم حسابی بوده است.
فکر میکنید ساخت چنین فیلمی بتواند راه و علاقه بیشتر برای ساخت این آثار را باز کند؟
بله قطعا و امیدوارم که چنین اتفاقی رخ دهد.
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1871112منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران هنرمندان بازیگران سینما و تلویزیون ایران پرویز خان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۱۷۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرقت های سریالی قهرمان کشتی در تهران| نیما می گوید شکست عشقی خورد و ...
همشهری آنلاین- حوادث: نیما میگوید یک زمانی برای خودش اسم و رسمی داشته. قهرمان کشتی بوده و در مسابقات کانادا و روسیه مدال گرفته. اما شکست عشقی باعث شد که زندگی دگرگون شود. او را به جرم سرقت خودرو و لوازم داخل دستگیر کردهاند.
چند سال داری؟
۳۴ ساله ام؛ حتما بنویسید تحصیلکردهام.
چقدر درس خواندی؟
فوق دیپلم تربیت بدنی دارم. من برای خودم برو بیایی داشتم و قهرمان کشتی بودم. اسمم را سرچ کنید، عکس هایم را می بینید. اما حالا اینجا هستم، دستبند به دستانم و ناتوانم. می دانم اشتباه کرده ام اما خب دیگر نمی توانم به عقب برگردم. زمان به سرعت می گذرد و من باید چشمم به آینده باشد تا این اشتباهم را جبران کنم. من در مسابقات کانادا مقام آوردهام. در مسابقات روسیه هم دوم شدم. اما شدم سارق لوازم خودرو. در ماشین ها را باز می کردم و لوازم داخلش را به سرقت می بردم. گاهی هم ماشین را می بردم و تحویل مالخر می دادم.
چه شد که قهرمان کشتی تبدیل شد به سارق؟
یک دختر زندگی مرا تباه کرد. من به خاطر او حتی مرگ را هم تجربه کردم. خیلی عاشقش بودم و قرار بود با هم ازدواج کنیم اما او مرا ترک کرد. نمی خواهم در مورد او حرف بزنم فقط همین را بدانید که بدجور شکست خوردم و باختم. درواقع خودم را بازنده می دیدیم. تصمیم گرفتم خودکشی کنم، حتی قرص خوردم و فکر کردم همه چیز تمام شد. ۴۰ روز در کما بود اما انگار قسمت نبود بمیرم. برگشتم به زندگی و وقتی دیدم زنده ام تصمیم گرفتم مواد مصرف کنم. فکر می کردم دارم از روزگار انتقام می گیرم اما حالا می بینم از خودم بیشتر انتقام گرفته ام. کم کم که معتاد شدم دیگر از خودم فاصله گرفتم. کشتی را کنار گذاشتم و شدم یک معتاد. دوستان ورزشکارم از من فاصله گرفتند و به جای آنها خلافکار و معتاد دورم جمع شدند. همین شد که فریبشان را خوردم و تصمیم به سرقت ماشین گرفتم. البته من بیشتر نقش راننده را داشتم. با همدست سارقم می رفتیم در خیابان ها پرسه می زدیم. همدستم پیاده می شد و ماشین ها را خالی می کرد. من هم نظاره گر بودم اما بعد از فروش لوازم مسروقه، سهمم را می گرفتم.